۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

طرح امنیت اجتماعی در مجله‌ی همشهری جوان

اگر کسی از شما بپرسد که عقب‌مانده‌ترین مجله‌ی ایران کدام است، تردید نکنید که پاسخ قطعاً مجله‌ی «همشهری جوان» است. این مجله‌ی وابسته به شهرداری، به طرز ماهرانه و البته چندش‌آوری سعی می‌کند موهای روی صورت زن‌ها را پنهان ‌کند. در این شماره‌ی آخر، احتمالاً به این خاطر که به ماه محرم وارد شده‌ایم، عکس نویسندگان زنش را که معمولاً در صفحه‌ی یادداشت‌ها چاپ می‌کرد، حذف کرده است. این بندگان خدا حجاب‌شان از فاطمه رجبی هم سفت و سخت‌تر بود، چه می‌شود کرد بالاخره ماه محرم است، ملت مسلمان باید کم‌تر به گناه بیفتند. با این حال، جالب است که اصرار زیادی هم دارند که عکس هنرپیشه‌های مشهور را چاپ کنند. در این شماره (242) عکس ترانه علیدوستی (صص روی جلد،7،32،35)، گلشیفته فراهانی(ص13)، هدیه تهرانی (ص11) و مهناز افشار (ص56) دیده می‌شود که البته طراح مجله یکی یک پیشانی‌بند به همه‌ی آن‌ها هدیه کرده است تا خوانندگان هوس‌باز خدای نکرده در حین خواندن مجله به گناه نیفتند و استفاده‌ی غیرفرهنگی از مجله‌ی مقدس شهرداری نکنند. عکس مژگان شجریان (ص44)هم واقعاً با کارهای فوتوشاپی طراح مجله خیلی مسخره شده است. به او حق می‌دهم اگر به همین دلیل از مجله شکایت کند. هیچ زن عاقلی دستمال خاکستری به آن بزرگی روی کله‌اش نمی‌کشد تا بعد روی آن روسری سورمه‌ای بگذارد. طوری این دستمال را صاف و سفت کشیده‌اند که آدم فکر می‌کند این بنده‌ی خدا مادرزادی تاسِ تاس است. اگر با گیس مردم مشکل دارند، لااقل خود همان روسری را تا جلوی صورت می‌آوردند تا این قدر قیافه‌ی دختر مردم عجیب و غریب نشود. جالب توجه این است که در یک مورد چیزی هم به زیر صورت ترانه علیدوستی (ص32) اضافه کرده‌اند، نمی‌دانم برای این پوشش جدید چه اسمی باید بگذاریم، زیر چانه بند؟ گلوبند؟ از نظر مدیران این مجله گلوی زن هم جزء صور قبیحه محسوب می‌شود. گویا فقط قرص صورت زنان مجاز است. آن هم احتمالاً به این خاطر که اگر قرص صورت هم نباشد دیگر عکس‌ها قابل شناسایی نیستند. شاید اگر مشکل شناسایی زن‌ها به گونه‌ای حل می‌شد، برقع پوشش مناسب‌تری باشد. سردار قالیباف در جایی گفته بود که می‌خواهد جای خالی اصلاح‌طلبان را پر کند، با این وضعیت فکر کنم بیشتر دارد جای پرشده‌ی طالبان را می‌گیرد. 

۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

مؤتلفه و قانون اساسی

در ضمیمهی روزنامهی اعتماد پنجشنبه 12 آذرماه، مصاحبهی جالبی با محمد نقی حبیبی، دبیر کل حزب مؤتلفه منتشر شده است. این مصاحبه بسیار جذاب و خواندنی است و باید به مصاحبهگران این روزنامه کیوان مهرگان و فاطمه استیری تبریک گفت. آقای حبیبی در این مصاحبه دائماً سعی میکند با متهم کردن طرف مقابل به بازجویی از پرسشها طفره برود، اما مصاحبهکنندگان به پرسشهای صریح خود ادامه میدهند و در میانهی این مصاحبه، دبیر کل حزب مؤتلفه رسوایی بزرگی به بار میآورد. ایشان اعتراف میکند که اصل 27 قانون اساسی را تا به حال ندیده است! جای شگفتی است که چرا این مسأله به تیتر اصلی مصاحبه بدل نشده است. این موضوع وقتی اهمیت پیدا میکند که به خاطر بیاوریم بسیاری از نامزدهای نمایندگی مجلس و دیگر مناصب به خاطر عدم التزام و اعتقاد به قانون اساسی رد صلاحیت میشوند و مؤتلفه همواره از عملکرد شورای نگهبان دفاع میکند و اکنون دبیر کل این حزب میگوید بخشی از این قانون اساسی را اصلاً ندیده است. قاعدتاً وقتی بخشی از قانون اساسی را نمیدانید نه به آن اعتقاد دارید و نه التزام! حالبتر این است که حزب مؤتلفه در این مصاحبه و موارد دیگر همواره مخالفان را به عدم قانونگرایی متهم میکند. عجیب است که کسانی که خودشان قانون را نخواندهاند، دم از قانونگرایی میزنند! چگونه حزبی بدون آشنایی حداقلی با قانون اساسی در این سطح گسترده به فعالیت سیاسی میپردازد؟ وقتی بدون توجه به قانون اساسی میتوان تا این حد به فعالیت سیاسی پرداخت و در ارکان قدرت نفوذ کرد، بودن یا نبودن قانون اساسی چه فرقی میکند؟ این بخش از مصاحبه را بخوانید: - قانون اساسی میگوید راهپیمایی بدون حمل سلاح در صورتی که مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است. - کدام بند قانون اساسی؟ - فصل سوم اصل 27 قانون اساسی - بیاورید من این اصل را ببینم، چون من تا به حال چنین چیزی را که شما میگویید ندیدهام. - اگر اینجا کتابچه قانون اساسی وجود داشت میتوانستم به شما نشان دهم.

امام خميني: حرام است تعرض کردن به کسى که به من سب کند، به من فحش بدهد، عکس مرا پاره کند، مرا بزند، هر کارى بکند.

> صحيفه امام ج11

15 آذر 1358 / 16 محرم 1400

قم
بسم اللّه الرحمن الرحيم

نمايندگان مجلس خبرگان استقبال عمومى از قانون اساسى من از آقايان که در اين مدت براى قانون اساسى و براى مجلس خبرگان زحمتکشيديد، تشکر مى کنم.

و اميدوارم که خدمت شما به اسلام مورد نظر صاحبان اسلام باشد.

و موفق باشيد که از اين به بعد هم همه با هم خدمت کنيم براى اسلام.

اين قانون اساسى که تحت نظر علما و کارشناسان اسلام تهيه شد موجب نگرانى بعضى اشخاص هست و من هيچ نگران نيستم.

قانون اساسى صحيح است.

و اگر بعض طوايف خيال مى کنند که آن چيزى که آنها مى خواهند در قانون اساسى نيست، اين يک اشتباه است.

و اين را بايد بدانند که اسلام براى همه است.

و قانون اساسى اسلام همه دردها را انشاءاللّه دوا مى کند.

و ما اميدواريم که اگر فرض کنيد که يک نقيصه اى در کار باشد، بعدها در مجلس شورا اين نقيصه رفع بشود.

نگران نباشند هيچيک از طوايف.

لکن همه توجه به يک مسئله داشته باشند و آن اين است که قدم به قدم، مشکلات بايد حل بشود ما از اول اين نهضت تا حالا مواجه با مخالفت دسته ها بوديم و الان که از اين جهت هم مايوس شدند، گمان مى کردند که قانون اساسى مورد توجه مردم نيست.

خيلى خوشحال شده بودند از اينکه راجع به شوراهاى شهر، مردم خيلى اقبال نکردند و آرزويشان اين بود که در قانون اساسى هم مردم اقبال نداشته باشند، لکن ديدند که اين قانون اساسى بهتر اقبال شد برايش، از اصل جمهورى اسلامى .

حالا البته من درست تحقيقا نمى دانم نسبت چى است.

لکن تا حالا که به ما گفتند نسبت از آن بالاتر است.

و حالا مايوس شدند بعض طوايف.

مى بينند که خوب اين قدم هم که برداشته شد.

ديگر چه بکنند? حالا افتادند به اينکه تظاهر کنند که ما اين قانون اساسى را نمى خواهيم، با قلدرى.

گروهکها و عناصر مخالف با قانون اساسى يک وقت يک حرف داشتند که بگويند قانون اساسى فلان جايش اشکالى دارد، بياييد اين اشکال را مثلا رفع بکنيد.

يک وقت اين است که افتادند به قلدرى و يک دسته از اشخاص مغرض، از بستگان رژيم منحوس پهلوى، از بستگان امريکا افتادند توى مردم.

يک دسته اشخاص ساده لوح هم تحت تاثير واقع مى شوند و خيال مى کنند که اينها يک نظر صحيحى دارند.

در صورتى که مسئله اين طور نيست.

اينها نظر صحيح ندارند.

و اينها از اول تا حالا قدم به قدم که مخالفت کردند، و حالا اين قدم هم برداشته شد و ديدند همه ملت تقريبا موافق با اين قانون اساسى هستند، حالا مى خواهند با قلدرى کار را پيش ببرند.

يعنى خيال مى کنند که در مقابل يک ملت که همه اين ريشه هاى فساد را دارد مى کند و کنده است، باز مى شود که يک عده اى قلدرى کنند و بگويند که ما نمى خواهيم اين را.

چطور مى شود در مقابل يک ملت چند نفر بگويند ما نمى خواهيم? اختيار دست شما نيست که نخواهيد يا بخواهيد، بخواهيد يا نخواهيد.

اين قانون اساسى تصويب شد و مردم به آن راى دادند.

قريب به اتفاق به آن راى دادند.

و ديگر دست و پا کردن صحيح نيست.

اختلاف افکنى، از گناهان کبيره و من امروز به همه ملت، به همه طوايف، به همه گروهها عرض مى کنم که امروز شما مخالفتان امريکاست، مخالفتان دولتهاى بزرگ است.

امروز مملکت شما مقابل با يک همچو قدرتهايى است.

شما اگر اسلام را قبول داريد، خوب مملکت اسلامى را هم بايد قبول داشته باشيد، و اسلام در خطر است.

و اگر ملى هستيد، خوب ملت شما در خطر است، کشور شما در خطر است.

امروز بياييد باز تظاهر کنيد و اين او را بزند او او را بزند، و اين طور مسائل واقع بشود، نه امرى است که عقل او را قبول بکند.

برخلاف موازين عقلى است و برخلاف شرع است بلااشکال.

و از گناهان کبيره است که معلوم نيست که اگر کسى الان اسلام را صدمه بزند اصلا قابل اين باشد که توبه اش هم حتى قبول بشود.

بايد اشخاص روشن، اشخاص صحيح، اين ريشه هايى که مى خواهند اين کارها را بکنند، اين فسادها را ايجاد بکنند، غائله مى خواهند درست بکنند، اينها را نصيحت کنند.

به اينها بگويند که آخر شما مسلمان هستيد.

چرا مسلمان بايد با اسلام مخالفت کند.

شما نمى دانيد که داريد با اسلام مخالفت مى کنيد.

شما نمى دانيد که الان با مملکت اسلام داريد مخالفت مى کنيد.

شما نمى دانيد که اگر اختلاف بين خود ما واقع بشود نتيجه اش را امريکا مى برد و دولتهاى بزرگ.

شما نمى فهميد اين را.

يا مى فهميد و تعمد داريد.

ملت حالا بايد موازين دستش باشد، هر کس مى خواهد باشد، کسانى که امروز غائله ايجاد مى کنند، اختلاف ايجاد مى کنند، اين کسان را بشناسند که اينها عملشان صحيح نيست.

و به اسم فلان آقا يک غائله ايجاد مى کنند، به اسم فلان شخص يک غائله ايجاد مى کنند.

اينها نه مورد نظر فلان آقا و فلان انسان است.

اينها يک اشخاصى هستند مى خواهند غائله ايجاد کنند.

و اين غائله هم به نفع امريکا تمام مى شود.

به ضرر اسلام تمام مى شود.

مخالف شرع اسلام است.

از گناهان بسيار بزرگ است.

امروز اين اختلافات را از آن دست بردارند.

پيام به عموم ملت من اين را اعلام مى کنم که اگر کسى به من سب(1) بکند، فحش بدهد، عکس من را پاره کند، احدى حق ندارد که به او تعرض بکند.

حرام است تعرض کردن به کسى که به من سب کند، به من فحش بدهد، عکس مرا پاره کند، مرا بزند، هر کارى بکند.

احدى حق ندارد در اين وقتى که ما گرفتار هستيم در اين مصيبت بزرگ، با او مقابله کند تا اينکه به زد و خورد برسد و غائله ايجاد بشود.

امروز آرامش ما مى خواهيم.

غائله نبايد ايجاد بشود.

بايد همه با هم دست به هم بدهيد و ايجاد غائله نشود.

همه دست به هم بدهيد.

آرامش خودتان را حفظ بکنيد.

و همه توجه به اين داشته باشيد که اين گرفتاريهائى که الان براى ملت ما پيش آمده است، اين گرفتاريها رفع بشود.

اين را من به همه ملت مى گويم.

به کردها عرض مى کنم.

به بلوچها عرض مى کنم.

به ترکها عرض مى کنم.

به فارسها عرض مى کنم.

به سيستانيها عرض مى کنم.

به بلوچستانيها عرض مى کنم.

به عربها عرض مى کنم.

به همه ملتها عرض مى کنم.

امروز اسلام در مقابل کفر واقع شده .

قضيه ايران نيست، قضيه اسلام است.

اسلام امروز در مقابل کفر واقع شده .

همه ملتها بايد با ما موافقت کنند.

همه بايد اختلافاتشان را کنار بگذارند و با ما موافقت بکنند.

سر يک امور جزئى چرا بايد با هم اختلاف بکنند? دستهاى مرموز براى اختلافافکنى من ديشب شنيدم که يک اختلاف اينجا واقع شده .

خدا مى داند که من چقدر متاسفم از اين معانى که يک عده جاهل، يک عده اشخاصى که بى اطلاع از مسائل و از ريشه هاى مسائل هستند، اين يک چيزى، يک کسى يک کارى مى کند يک کس ديگر مى زند او را.

اشخاصى هستند مى خواهند غائله ايجاد کنند.

در همان سابق هم اين طور بود که يکى از خود سازمانيها(2) يکى را مى کشت، مردم خيال مى کردند آن کشته ، مى ريختند به هم، بعد غائله ايجاد مى شد.

حالا ممکن است که يک کسى از همان ريشه هايى که سابق بوده حالا باشد، يک غائله ايجاد کند، يک کسى را بکشد، يک کسى را بزند، بعد اسباب اين بشود که يک مملکت به هم بريزد.

اين کارها برخلاف شرع است.

برخلاف انسانيت است.

برخلاف مليت است.

دست از اين کارها بردارند.

چرا اين کارها را مى کنند? چه شده است که حالا شما به جان هم افتاديد? چرا بايد به جان هم بيفتيد? خداوند انشاءاللّه همه شما را حفظ کند و اين مملکت را از شر دشمنان انشاءاللّه حفظ کند.

و ما را