در حمایت از شیخ شجاع بیانیهها و سخنرانیهای زیادی منتشر شد که واقعاً هم بهجا بود، بیانیهی مهندسی موسوی که در آن نظام را مردم تعریف کرده واقعاً خواندنی و جالب بود. در این میان نویسندگان بیانیهی مجمع روحانیون مبارز در حمایت از عضو سابق خود به نظر میرسد که کمی راه افراط پیمودهاند. درست است که توهین کردن و تهمت زدن کار درستی نیست و شایستهی تقبیح است اما توهین کردن را «جنایت» تلقی کردن چندان شایسته به نظر نمیرسد، خصوصاً زمانی که برای کشتار و شکنجه و تجاوز جنسی واژهی «جنایت» را به کار میبریم، پراندن چند تا توهین و تهمت دیگر اصلاً در قد وقوارهی «جنایت» نیست و چیز مهمی اصلاً به حساب نمیآید. وقتی شما تمام آبرو و حیثیت سی سالهی کسی را میبرید دست کم باید تحمل چند تا فحش را داشته باشید. وانگهی «توهین» همان پاشنهی آشیل اصلاحطلبان است. در هشت سالی که اصلاحطلبان بر سر کار بودند دائما در معرض این اتهام بودند که به یک چیزی دارند توهین میکنند، یا به یک شخصیت مهم یا به مقدسات. هم روزنامهها به این بهانه توقیف میشدند و هم روشنفکران روانهی زندان میشدند. حتا یک بار هم ادعا شد که به حضرت آدم توهین شده است! بخشی از آزادی بیان در حقیقت آزادی توهین کردن و حتا ریشخند کردن دیگران است. البته این بدین معنا نیست که توهین کردن کار خوبی است. کار مذمومی است اما جنایت محسوب نمیشود. تحمل توهین دیگران البته کار سادهای نیست، اما اگر قرار است به آزادی بیان بها بدهیم باید توهین کردن به خودمان و به عقایدمان را تحمل کنیم.
خبر عجیب دیگری هم اخیراً منتشر شده است که هنوز معلوم نیست قطعی باشد یا نه، در واقع معلوم نیست عملی بشود یا نه و آن هم خبر «توقیف روزنامهی کیهان» است. تنها روزنامهای که به گفتهی یکی از خبرنگاران از آزادی بیان کامل برخوردار است و هرچه به هر کسی که میخواهد میگوید. از دیدگاه آزادیخواهانه مدافعان آزادی مطبوعات قاعدتاً باید به توقیف این روزنامه هم اعتراض کنند. اما مسألهای که در این زمینه تردیدهای جدی ایجاد میکند، این است که کیهان آیا واقعاً روزنامه است؟ شاید طبق تعاریف رسمی روزنامه محسوب شود، اما در عمل یک لشگر زرهی است که هیچ حد و مرزی در جنگ با مخالفانش قائل نیست. از سوی دیگر کیهان روزنامهای است که از بودجهی عمومی کشور تزریق میکند، اگر روزنامهی خصوصی بود میشد و باید ادبیاتش را تحمل میکردیم. در فضایی که نیروها و احزاب مستقل که از منابع عمومی هم استفاده نمیکنند، حق داشتن روزنامه را ندارند، بودن یا نبودن یک چنین روزنامهای گمان نمیکنم خدشهای بر آزادی بیان وارد کند. اتفاقاً ممکن است نبودن این روزنامه فضا را بازتر هم بکند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر